پیشنهادی:

دیدگاه ابن عربی درباره کفر و ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام

مدیر سایت
9,209

ابن عربی و ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام

از مسلّمات روایات اسلامی این است که حضرت ابوطالب علیه السلام عموی بزرگوار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم جزء مؤمنینی بود که در راه حمایت از اسلام تلاشهای زیادی کرد ۱.

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: تا آن زمان که ابوطالب زنده بود قریشیان از من می ترسیدند.۲

ایشان در روز ۲۶ ماه رجب، سال دهم بعثت، با اعتقاد و ایمانی کامل از دنیا رفتند.

امام صادق علیه السلام در عظمت مقام حضرت ابوطالب علیه السلام فرمودند: ابوطالب همنشین پیامبران، صدّیقین، شهیدان و صالحان است و اینان چه نیکو دوستانی هستند!”۳

و فرمودند:

اگر ایمان ابوطالب در کفّه ای از ترازو قرار گیرد و در کفـّه دیگر ایمان این مردم گذارده شود، ایمان ابوطالب برتر خواهد بود.”۴

امام رضا علیه السلام نیز در خطاب به یکی از اصحاب خود در مورد ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام این چنین فرمودند: “آگاه باش که اگر اقرار نکنی به ایمان ابوطالب علیه السلام، جایگاه و منزگاه تو در آتش جهنم خواهد بود۵

 

اما در مقابل ابن عربی در کتابش که مدعی است طی یک مکاشفه، از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دریافت کرده آورده است:

«ولوکان للهمه أثر ولابد، لم یکن أحد أکمل من رسول الله صلی الله علیه و سلم و لا أعلی و لا أقوی همّـه منه، و ما أثَّرتْ فی إسلام أبی طالب عَمِّهِ»

” اگر برای همّت، اثری بود کسی اکمل از رسول الله و اعلی و اقوی همت تر از او نبود و حال اینکه همت او در اسلام ابوطالب، عموی او اثر نکرد.۶

جناب حسن زاده آملی در انتقاد به مطلب مذکور می نویسند:
“شیخ در این مطلب از عقیده رایج در اهل سنت تبعیت نموده که ناشی از جعلیات و تبلیغات بنی امیه است. در حالی که افعال و اقوال و اشعار و فداکاری فوق تصور حضرت ابوطالب علیه السلام گواه صادقی است بر اینکه آن بزرگوار از ابتدا به اسلام و نبوت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ایمان آورده بود ولی برای حمایت بهتر از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از اظهار علنی آن خودداری نموده و ائمه علیهم السلام نیز بر این مطلب تصریح دارند و ایمان آن بزرگوار را در بالاترین درجات می دانند.”۷

حتی ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه در مورد عقاید دوران جاهلیت می گوید: «آنان اصناف مختلفی بودند، گروهی رستاخیز و آفریدگار را انکار می کردند و گروهی به آفریدگار معتقد بودند اما رستاخیز را انکار می کردند».

دسته ای دیگر به آفریدگار و نوعی زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند ولی رسالت و نبوت را منکر بودند و بت می پرستیدند و آنها را شافعان خویش نزد خدا می دانستند. گروهی معتقد به تناسخ ارواح بودند و در مورد بتها نیز عقاید عجیب و غریبی داشتند. بعضی آنها را شریک خدا می دانستند و بعضی دیگر آنها را وسیله میان خود و خالق می شمردند… اما خدا پرستان و موحدان عرب گروه کمی بودند که عبد المطلب و ابو طالب و عبد الله از آنان بودند».

ابن ابی الحدید درباره شخصیت پدر حضرت امیرالمومنین علی(علیهماالسلام) در اشعارش می گوید:
و لو لا ابو طالب و ابنه لما مثل الدین شخصاً و قاماً
فذاک بمکه آوی و حامی و هذات بیثرب جس الحماما
ترجمه: اگر ابو طالب و فرزند او (علیهماالسلام) نبود، دین هرگز قد راست نمی کرد. «وی در مکه پناه داد و حمایت کرد (پیامبر[1] را) و فرزند او در یثرب در گرداب های مرگ فرو رفت».

 

اما جای بسی تعجب است که همین ابن عربی، مقام ایمان و طهارت را برای فرعون قائل می شود! برای این منظور بخوانید:

دفاع ابن عربی از فرعون: فرعون طاهر و مطهر از دنیا رفت!

 

همچنین بخوانید:

توهین و نسبت کفر سران تصوف به حضرت ابوطالب علیه السلام
————————————————————————————–

[۱]- الغدیر، ج ۷، ص ۳۸۴ (باب الاجماع فی ایمان ابی طالب علیه السلام ). ( مرحوم محدّث قمی رحمه الله در اوّل احوال پیامبرصلی الله علیه وآله و سلم می نویسد: علاّمه مجلسی گفته است: امامّیه اجماع کرده اند بر آنکه پدر ومادر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم و جمیع اجداد و جدّات آن حضرت تا به آدم همه مسلمان بودند… سپس می نویسد: آثار انبیاء را از یکدیگر ارث می برند تا به عبدالمطّلب رسید و او حضرت ابوطالب را وصیّ خود گردانید، و ابوطالب آن ودایع را بعد از بعثت تسلیم حضرت نمود).[منتهی الآمال، ج۱، ص۳، از بحارالانوار، ج۹، ص ۲۹ ].

[۲]- «… ما ذالت قریش کاعین(أی جبانین) حتّی مات أبوطالب.) [الغدیر،ج۷، ص ۳۷۴].

[۳]- “اِنَّاباطالبٍ مِن ‏رُفقاءِ اَلنَّبیینَ والصِّدّیقین والشُّهداءِ والِصالحینَ وحَسُنَ اولئک رفیقاً”

[بحار الانوار، ج ۳۵، ص ۱۱۱، ح ۴۲. الغدیر، ج ۷، ص ۳۹۲، ح ۲۲. الحجّه علی الذّاهب الی تکفیر ابی طالب، سید فخار بن معد، ص۸۲. ابوطالب حامی الرسول و ناصره، نجم الدین العسکری، ص ۱۴۰.]

[۴]-” إنّإیمانَ أبی طالبٍ لو وُضِعَ فی کَفَّهِ میزانٍ وإیمانُ هذا الخَلْق فی کَفَّهِ میزانٍ، لَرَجَحَ إیمانُ أبی طالبٍ على إیمانِهِم “

[بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۱۱۲، ح ۴۴. الغدیر، ج ۷ ،ص ۳۹۰ ،ح ۱۶. مدینه المعاجز، ج ۷،ص ۵۳۵،ح ۹۸، الحجّه علی الذّاهب الی تکفیر ابی طالب، ص ۸۵. الدر النظیم، ابن حاتم العاملی، ص ۲۲۱]

[۵] – «کتب أبان بن محمود ألی علیِّبن موسی الرضاعلیه السلام: جعلت فداک أنِّی قد شککت فی إسلام أبی طالب. فکتب إلیه: و من یشاقق الرَّسول من بعد ما تبیَّن له الهدی و یتَّبع غیر سبیل االمؤمنین . الآیه. و بعدها إنَّک إن لم تقرَّ بایمان أبی طالب کان مصیرک إلی النّار.» [ الغدیر، ج۷، ص ۳۸۱.]

[۶]- ترجمه عبارت از کتاب ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۳۲۵ [متن عربی: فصوص الحکم، ص۱۳۰، انتشارات الزهراء سلام الله علیها، چاپ دوم ۱۳۷۰ هـ.ش]

[۷]- همان، ص ۳۲۵، پاورقی

پانویس ها

علیه السلام
پانویس ها
  • لطفا از ارسال پیام هایی که به مسائل یا شخصیت های سیاسی مربوط می شود خودداری نمائید.
  • از ارسال کامنت های توهین آمیز پرهیز شود.
  • پیام هایی که در نقد شخصیت های صوفیه معاصر ارسال شوند، به منظور رعایت برخی مصالح عموم تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید