پیشنهادی:

محدوديت خوارق عادات اهل باطل ؛ سلب توانائی انجام امور غيرعادى از مؤمنین

محدوديت امور غيرعادى توسط اهل باطل

انجام امور غيرعادى از اهل باطل ، امكان‏پذير می باشد و در عالم خارج نیز محقق شده است ، اما اين به معنى عدم محدوديت آنها نيست . در متون روايى ما جريان‏هاى فراوانى درباره خودنمايى اهل شعبده و سحر در مقابل ائمه عليهم السلام به چشم مى ‏خورد كه ائمه عليهم السلام براى بيدارى ديگران به تنبيه اين گونه افراد جسور پرداخته‏ اند .

 

گذر مرد شعبده ‏بازى از ناحيه هند ، بر متوكل خليفه عباسى افتاد . او آن چنان ماهرانه با « لعب الحق »(1) بازى مى ‏كرد كه مانند او ديده نشده بود ، با اين كه خود متوكل در اين كار بسيار توانا بود . متوكل تصميم گرفت [ از راه جادو ] امام هادى عليه السلام را شرمسار كند . از اين رو به اين مرد گفت : اگر تو امام عليه السلام را شرمسار كنى ، هزار دينار از طلاى خوب به تو خواهم داد . مرد گفت : پيشاپيش دستور بده نان نازك و سبك بپزند و آن را بر سفره بگذار و مرا كنار امام عليه السلام بنشان . متوكل نيز چنين كرد و امام عليه السلام را حاضر ساخت. متوكل متكايى چرمى در سمت چپش بود كه بر آن تصوير شير كشيده شده بود . مرد شعبده‏ باز كنار متكا نشست . هنگامى كه امام عليه السلام دستش را به سوى نان نازك دراز نمود ، آن مرد با سحر و شعبده نان را پراند . امام عليه السلام دست به سوى نان ديگرى دراز نمود ، باز هم آن را پراند و اين موجب خنده مردم شد . در اين هنگام امام عليه السلام دستش را بر متكا زد و خطاب به شكل شير فرمود : او را بگير . شكل شير تبديل به حيوان واقعى شد و بر آن مرد جست و او را بلعيد و سپس به متكا و به شكل همان تصوير پيشين بازگشت . همه مردم متحير شدند و امام عليه السلام برخاست .متوكل به امام عليه السلام گفت : از تو مى ‏خواهم كه بنشينى و او را بازگردانى . امام عليه السلام فرمود سوگند به خدا

ادامه مطلب

بررسی طرق دستیابی به توانائی انجام امور غيرعادی – قسمت سوم

در بخش های اول و دوم ، چهار مورد از راه های رسیدن به توانائی انجام امور غیرعادى ، بررسی شد . در این بخش به نقل مطالبی درباره بندگی شیطان خواهیم پرداخت .

 

5 – بندگى شيطان‏

ترديدى نيست كه تمام هدف شيطان ، اغواى خلائق و گمراه نمودن آن‏هاست ، تا خداوند عبادت نشود . مسلّماً شيطان در اين راه از هيچ اقدامی فروگذار نكرده و نخواهد كرد ؛ بلكه به تناسب هر فرد ، دامى مى‏ گستراند . به چند جريان در اين زمينه توجه كنيد . آقاى حاج باقر ذبيحى فرمودند :

در آن زمان افرادى كه تسخير جن و كارهاى غيرعادى مى ‏كردند فراوان بودند . چند قضيه كه در ياد اين بنده ( حاج باقر آقا ) است نقل به مضمون مى‏ نمايم ، بدون اين كه به اصل قصه صدمه ‏اى بخورد . مرحوم والد ( حاج شيخ ذبيح اللَّه ذبيحى رضى الله عنه )مى‏ فرمودند : در ايامى كه در مشهد مقدس طلبه بوديم با مرحوم حاج آقا حسين قمى رفت و آمد داشتيم و به درس ايشان مى‏ رفتيم . شخصى بود كه در خانه شخصى خودش مراجعين زيادى داشت و به هر كس ، هر سؤالى از گذشته يا آينده داشت ، در مقابل گرفتن وجهى جواب مى ‏داد . مرحوم آقاى قمى چند را نفر مأمور فرمودند كه در اين مورد تحقيق كنند و از اصل قضيه سر در آورند . ظاهرا مرحوم والد فرمودند من هم جزء آنها بودم البته درست در خاطرم نيست . [ ترديد از ناقل است . ] آقايان به منزل آن شخص مى‏ روند . اطاق بزرگى بوده كه در صدر آن خودش روى پوست گوسفندى نشسته بوده است و دور تا دور اطاق مراجعينى بوده ‏اند كه یک به یکجلو مى ‏رفتند و با دادن مقدارى پول ، جواب سؤال خود را مى‏ گرفتند . آقايانى هم كه از طرف مرحوم آقاى قمى آمده بودند با دقت اعمال او را زير نظر داشتند . معلوم شد هر چه هست زير همان پوست است . به بهانه ‏اى ايشان را به طرف خودشان مى‏ خوانند اما در اين طرف اطاق هر چه سؤال مى ‏شود آن شخص نمى‏ تواند جواب دهد . پوست را برمى‏ دارند ، زير آن تخته بزرگى بوده ؛ آن تخته را برمى‏ دارند گودالى بوده . در ميان گودال

ادامه مطلب