پیشنهادی:

پاسخ به بیانیه آقای موسوی مطلق درباره مطالب صوفیانه کتاب قبول اهل دل

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از انتشار استفتائات صورت گرفته از مراجع عظام تقلید (دام ظلهم)، بیانیه ای از ناحیه آقای سید عباس موسوی مطلق منتشر گردید که بر خود لازم دیدیم که به اتهامات وارده و همچنین انحراف اذهان و فرافکنی های صورت گرفته پاسخی جامع و کامل ارائه دهیم. به دلیل اینکه رویکرد ما در پاسخگویی ارائه سند و دلیل و بحث علمی و منطقی است، ممکن است این مطلب کمی طولانی شده باشد. لذا از مخاطبین خواهشمندیم برای روشن شدن موارد مورد بحث تا انتهای مطلب همراه ما باشند.

مروری بر فراکنی ها و اتهامات آقای موسوی مطلق و فرار از ارائه بحث علمی

لازم به ذکر است که آقای موسوی مطلق پیش تر در جریان جعلی خواندن احادیث نقد تصوف توسط سایت وی، در ضمن بیانیه ای، با وارد ساختن اتهامات و برچسب های گوناگون سیاسی و اعتقادی از پاسخ مستدل و علمی طفره رفت و سعی نمود تا اذهان مخاطبان را منحرف نماید. و در انتها که اسناد سایت ایشان را از آرشیوهای بین المللی ارئه کردیم به اشتباهات خود در انتشار متن مصاحبه اعتراف نکرد! در واقع، وی که مدعی عرفان و سلوک و اخلاق و است به راحتی با وارونه نمائی و دروغ، اشتباهات خود را پنهان نمود و با تهمت و برچسب های مختلف، آن را به دیگران نسبت داد!
وی تابحال نیز از حذف آن مطلب خلاف و انحرافی که در دفاع از صوفیه می باشد، خودداری کرده است.
برای مطالعه مطالب رد و بدل شده در جریان جعلی خواندن احادیث نقد تصوف و مشاهده تهمت ها و افتراهای آقای موسوی مطلق به لینک های زیر مراجعه کنید:

عبدالقائم شوشتری: صوفیه از اولیاء الله هستند و احادیث نقد تصوف جعلی است!

تکذیب مطالب سایت موسوی مطلق توسط عبدالقائم شوشتری

پاسخ به بیانیه سرتاسر تهمت و افتراء و به ظاهر مستدل جناب موسوی مطلق در سال گذشته

پاسخ به اتهامات سیاسی و برچسب های گوناگون آقای موسوی مطلق

اکنون در این جریان نیز چیزی که در ابتدا و بیشتر از سایر مسائل به چشم می خورد، برچسب های مختلفی است که نثار منتقدین مطالب ایشان شده است.

در مرحله بعدی،

ادامه مطلب

استفتاء از مراجع تقلید درباره جلسات آقای موسوی مطلق

دیدگاه مراجع تقلید درباره مطالب و جلسات سید عباس موسوی مطلق

استفتائات مراجع تقلید درباره جلسات آقای موسوی مطلق

بسم الله الرحمن الرحیم

در برخی از مطالب قبلی به منظور روشنگری برای مؤمنین، به برخی از اشکالات افکار و مطالب مکتوب آقای موسوی مطلق اشاره گردید.

ما دوست نداشتیم درباره ایشان با این صراحت سخن بگوییم. اما متاسفانه خطر افرادی که در پوشش نشر معارف اهل بیت علیهم السلام، تفکرات انحرافی سایر فرقه ها را ترویج می کنند از سران همان فرقه ها بیشتر است. زیرا خطر سران آن فرقه ها بر همگان روشن است و معمولا افرادی که به مکتب اهل بیت علیهم السلام پایبند باشند گرفتار آنها نمی شوند.

اما کسانی که تفکرات این فرقه ها را با عنوان معارف ناب شیعی و آن هم در کسوت یک طلبه نشر می دهند، افرادی را از قشر متدین و مذهبی جامعه به خود جذب می کنند و این بیانگر خطرات هر چه بیشتر چنین افرادی است.

موسوی مطلق در کنار استادش عبدالقائم شوشتری

تصویر موسوی مطلق در کنار استادش عبدالقائم شوشتری

از همین جهت اخیرا برخی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، ضمن استفتائی از مراجع عظام تقلید، حکم نشر مطالب ذیل -که متعلق به آقای موسوی مطلق است- و همچنین شرکت در چنین جلساتی را خواستار شده اند.

در ذیل میتوانید متن پرسش و پاسخ مراجع معظم را مشاهده کنید:

پرسش : حکم شرکت در مجالسی که در آن اعتقادات ذیل ترویج داده می شود چیست؟

• ذات باری تعالی قابل شناخت است و بشر می تواند در ذات خداوند متعال فانی و ذوب شود و در زمان فنای فی الله، ایمان و کفر برداشته می شود و تکالیف ساقط می گردد.قبول اهل دل ص۲۱۷

• روح انسان ابدی و ازلی است، همواره بوده است و خواهد بود.همان ص ۹۴

• مخلوقات همگی سایه و اشعۀ ذاتِ خداوند متعال هستند. قبول اهل دل ص۱۲۰

• توحید افعالی یعنی این که تمام افعال را فعل الله بدانیم و غیر را در افعال شریک ندانیم و فقط او را فاعل بدانیم و انسان را تنها آلت و صرف ربط بدانیم. قبول اهل دل(اثر سید عباس موسوی مطلق) ص ۲۸۲

• تجلیات ذات مخصوص به رسل اولی العزم است و انبیاء تجلی ذات نداشته اند اما حافظ شیرازی دارای تجلی ذات بوده است. قبول اهل دل(اثر سید عباس موسوی مطلق) ص ۲۰۸

نکته: جناب موسوی مطلق

ادامه مطلب

شکستن حریم احکام اسلامى و تفسیر به رأى در عرفان – آیت الله مکارم شیرازی

نقد عرفان/شکستن حریم احکام اسلامى و مساله ی تفسیر به رأى/آیت الله مکارم شیرازی

همانطور که در قسمتهای قبل ذکر شد اگر بخواهیم تضادهائى را که تصوف با آن گرفتار شده بشمریم سخن به درازا مى کشد و نیاز به تألیف کتاب مفصلى دارد، برای نمونه به این قسمت توجه فرمائید :

عرفان التقاطى، حریم احکام اسلامى را مى شکند

در عرفان اسلامى احکامى که از قرآن و سنت به دست آمده کاملا محترم است، و یا به تعبیر دیگر رعایت اصول و احکام شریعت گام اول براى سیر و سلوک است، و سالکان طریقت هرگز به خود اجازه نمى دهند که براى وصول به حقیقت کمترین تخطى و انحرافى از احکام شریعت پیدا کنند، در حالى که در عرفان التقاطى (تصوف) این معنى نه تنها

ادامه مطلب

نقد عرفان-از کار انداختن عقل و مخالفت با علم و درس و بحث-آیت الله مکارم شیرازی

بیان انحرافات و نقد عرفان/از کار انداختن عقل و مخالفت با علم و درس و بحث/آیت الله مکارم شیرازی

از «ابوسعید ابوالخیر» نقل شده که گفت: چون «حالت»! به ما روى داد دیگر از کتب و دفاتر خود راحت نمى یافتم، از خدا خواستم که مرا آسایش خاطرى دهد! خداوند به من تفضل کرد کتابها را از خود دور ساختم! و به تلاوت قرآن مشغول شدم از فاتحه الکتاب شروع کردم مى خواندم تا در سوره انعام به این آیه رسیدم (قل اللّه ثمّ ذرهم) اینجا کتاب را بنهادم هر چه کوشیدم که یک آیه دیگر پش روم راهى نیافتم و آن را (یعنى قرآن را) هم به گوشه اى گذاردم!

هر مکتب التقاطى خواه ناخواه گرفتار انواعى از تضاد مى شود و به اصطلاح این از قبیل قضایایى است که قیاساتها معها (دلیلش با خودش مى باشد) زیرا طبیعت التقاط ، گرفتن اصول مختلف از سرچشمه هاى ناهمگون است، فى المثل کسى که بخواهد کمونیسم را که بر اساس ماتریالیسم بنا شده با اسلام که بر اساس خدا پرستى است بیامیزد، و به اصطالح نوعى کمونیسم اسلامى! به وجود آورد، خواه ناخواه گرفتار انواع تضادها مى شود، چرا که ماتریالیسم نمى تواند با خداپرستى قرین گردد.

اگر بخواهیم تضادهائى را که تصوف با آن گرفتار شده بشمریم سخن به درازا مى کشد و نیاز به تألیف کتاب مفصلى دارد، برای نمونه به این قسمت ها اشاره مى کنیم:

از کار انداختن عقل و مخالفت با علم و درس و بحث :

از کار انداختن استدلالهاى عقلى و کنار گذاشتن «پاى چوبین استدلالیان» و دورى از مدرسه و درس و بحث به عنوان اینکه از قیل و قال مدرسه چیزى حاصل نمى شود و… .

بشوى اوراق هم اگر همدرس مائى *** که درس عشق در دفتر نباشد!

آنها در مخالفت با علم و استدلال و درس و بحث و دفتر و قلم، آنچنان راه افراط را پوئیده اند که بعضى رسماً با خواندن و نوشتن و کتاب و همه مظاهر علم، اعلان جنگ داده اند. بعضى به اندازه اى در این موضوع پافشارى کرده اند که مطالعه احوال آنها هر خواننده اى را دچار حیرت و تعجب مى کند. ممکن است بعضى این سخن را باور نکنند که کسى با علم و دانش این گونه مخالفت نشان دهد. نمونه اى از مبارزه و دشمنى و سخنان عجیب سران بزرگ آنها را از کتاب (تاریخ تصوف، صفحه ۵۰۸) تألیف دکترقاسم غنى در اینجا مى آوریم:

دکتر قاسم غنى در زیر عنوان «آثار ادبى صوفیه» (صفحه ۵۰۶) مى نویسد: از

ادامه مطلب