پیشنهادی:

آیت الله فیاض از مراجع نجف: عرفان متعارف بین مردم، هیچ اصل و اساسی ندارد

در حال حاضر عرفانی بین مردم متعارف شده است که هیچ اصل و اساسی ندارد، ادعا و إخبار از غیب، هیچ اصل و اساسی ندارد. این آقا یا آن آقا خبر از غیب می دهد، می گویند عرفان است اما این‌ها عرفان نیست… اگر چنین عرفانی اصل داشت، اهل بیت علیهم السلام آن‌ها را بیان می کردند… فلسفه هم همین‌طور است، فلسفه مانند فلسفه سبزواری و امثال این‌ها، در همان افکار قدیم مانده‌اند و تطوری در این‌ها ایجاد نشده است. امروز می‌دانیم که طبیعات فلسفه از زمره خرافات است… [و] در الهیات بمعنی الاخص آن، مفهوم صحیحی ندارد… با تحصیل آن [فلسفه] مخالفم. برای این که تضییع وقت است، طلبه سهم امام را در حوزه مصرف کند و این دروس را بخواند!؟

در این نوشتار گزیده ای از گفتگوی پایگاه خبری شفقنا با حضرت آیت الله فیاض را ملاحظه می کنید که حاوی نکات مفید و جالبی درباره حوزه و مرجعیت نجف و دیدگاه ایشان در زمینه عرفان و فلسفه است:

حضرت آیت الله فیاض پرورش یافته و استاد مکتب نجف اشرف و اینک از مراجع عظام تقلید است. با صمیمیت و صفایی کم نظیر ما را به دفتر ساده و بی تجمل خود پذیرفته و با شفقنا به گفت و گو نشست.

استقلال حوزه نجف اشرف؟

بیش از هزار سال پیش حوزه بزرگ نجف تأسیس شد و علمای ما تمام مصائب حکومت وقت را تحمل و استقلالیت این حوزه را حفظ کردند، حوزه نجف مربوطه به دولت، احزاب سیاسی و حتی احزاب دینی نیست در واقع مربوط به هیج حزبی نیست، این حوزه در سیاست، در نظام تعلیم و در اقتصاد مستقل است. علمای ما فقر شدیدی را تحمل کردند، دولت حاضر است از نظر مالی به حوزه کمک کند، اما علما هرگز حاضر نشدند کمکی را از دولت بپذیرند و همچنان هم کمکی از دولت نخواهیم پذیرفت چرا که اگر از دولت کمک مالی را قبول کند، بدین معناست که موظف و وابسته به دولت است لذا استقلال خود را از دولت حفظ کرده است. حزب در حوزه نجف نیست و مستقل در نظام سیاسی، اقتصادی و تعلیمی است و هیچ ربطی به دولت ندارد. علمای ما شهادت را قبول می کنند، اما کمک دولت را قبول نمی کنند.

اعتدال حوزه؟

حوزه نجف، حوزه معتدلی است؛ در این حوزه افراط و تفریط و افکار منحرفه نیست چون دروسی که در این مدرسه وجود دارد حول کتاب و سنت است و از این دو تعدی نمی کند، هر چند این دروس تطور پیدا کند، پیش می رود کما اینکه پیش رفته است، اما از حدود کتاب و سنت تجاوز نمی‌کند. لذا عالم شیعه ممکن نیست در خلاف کتاب و سنت فتوا دهد، فتوای علمای ما مطابق کتاب و سنت است لذا جمیع علمای نجف قول مشترک به اسلام دارند، اسلام متمثل به دو کلمه است، کلمه توحید و کلمه رسالت. من امن بالله و برساله النبی الاکرم

حوزه نجف، حوزه معتدلی است و به دور از افکار شاذ، نادر و انحرافی است، تکفیر در حوزه نجف نیست چون تابع کتاب و سنت هست و کتاب و سنت بَری از این افکار و مسایل است.

در موضوع مبارزه با خرافات و عرفان های کاذب، حوزه نجف چه موضعی دارد؟

در حال حاضر عرفانی بین مردم متعارف شده است که هیچ اصل و اساسی ندارد، ادعا و إخبار از غیب، هیچ اصل و اساسی ندارد. این آقا یا آن آقا خبر از غیب می دهد، می گویند عرفان است اما این‌ها عرفان نیست، عرفان، علوم

ادامه مطلب

اعتدال و افراطی گرایی در نقد و موافقت تصوّف و فلسفه

نوشتاری کوتاه پیرامون اعتدال و افراطی گرایی در نقد و موافقت تصوّف و فلسفه

نقد و انتقاد به معنای «ارزیابی منصفانه ی یک چیز» است. نقد و وارسی گفتار، نوشتار و یک کردار، برای شناسایی و شناساندن زیبایی و زشتی، درستی و نادرستی آن است. ناقد همان کاری را می کند که یک پزشک در معاینۀ مریض خود انجام می دهد. همان طور که یک پزشک هنگام عیب جویی مریض خود به دنبال درمان بیمار خود است، ناقد نیز عیب جویی اش باید از روی خیر خواهی و به قصد خدمت باشد.

زمانی می توانیم انتظار پیشرفت و اصلاح در یک جامعۀ فرهیخته را داشته باشیم که افکار و اندیشه ها با بررسی و نقد قرین باشند. یکی از مهمترین ارکان و شرایط طرح یک اندیشه و نقد آن فضایی است که نقد در آن طرح می شود اگر فضا مناسب و روش درست نباشد، و نیز مراعات اصول اخلاقی و معرفتی نشود، نقد تبدیل به مناقشاتی بی ثمر خواهد شد، به علاوه مفاسد و مشکلات اجتماعی نیز به بار خواهد آورد.

«فلسفه، عرفان و تصوف» از موضوعاتی است که همیشه در جامعۀ علمی اسلامی معرکۀ آراء بوده و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. در میان طرفداران و مخالفان این مکاتب در طول تاریخ مناظرات و مباحثات تندی وجود داشته و دارد. حتی بعضی از گروه های فکریِ طرفدار نیز، گاهی با هم دشمنی جدی دارند. در این نوشتار برآنیم تا نیم نگاهی به برهه ای کوتاه ولی بس مؤثر در تاریخ مناقشات این مکاتب داشته باشیم. یکی از جنجالی ترین دوره ها برای مناقشات اعتقادی این مکاتب، قرن یازدهم است یعنی زمان اوج قدرت علامۀ مجلسی به عنوان بزرگترین عالم شیعه که بیشترین تأثیر را بر جامعۀ علمی شیعه تا زمان ما گذاشت. او با این تفکرات به شدت مخالف و آنها را مغایر با تعالیم اهل بیت (علیهم السلام) می دانست و در بسیاری از آثار خود به مناسبت های گوناگون زبان به نقد آنها گشوده است.

اگر تاریخ شیعه را قبل از علامۀ مجلسی در قبول و باز خورد به این اندیشه ها ملاحظه کنیم و اشتیاق طالبان علم را به تحصیل و تعلیم عرفان، تصوّف و فلسفه، و همچنین علاقۀ دولتمردان صفویه به این مکاتب را مرور نماییم به حق باید تصریح کنیم که

ادامه مطلب

آیت الله بحرالعلوم: مسلمانان برای رسیدن به کمال محتاج فلاسفه و صوفیه نیستند

استاد حوزه علمیه نجف اشرف: بشر جز قرآن و عترت راهی برای تعلیم و تزکیه ندارد/مسلمانان برای رسیدن به کمال محتاج فلاسفه و صوفیه نیستند

 

استاد حوزه علمیه نجف اشرف گفت: بهترین برنامه برای ترقی علمی و معنوی و رسیدن به حیات و زندگی همراه با سعادت، توجه به کتاب الله و عترت (علیهم السلام) است، در نتیجه مسلمانان برای ترقی و رسیدن به کمال، محتاج فلاسفه و صوفیه نیستند.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی در نهمین جلسه از سلسله مباحث «آفاق الولایه فی فقه الامامه» که با حضور جمعی از مستبصرین و طلاب علوم دینی از کشورهای

ادامه مطلب

سفارش مولوی به بی غیرتی و جسارت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

کتاب فیه ما فیه شامل یادداشت‌هایی است که در طول سی سال از سخنان مولوی در مجالس مختلف فراهم آمده ‌است . مولوی در فصلی از این کتاب به ساحت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم جسارت نموده و به صورت غیر مستقیم بیان می کند که وجود مبارک ایشان برای تهذیب و پاک نمودن خویش از رذائل (نعوذ بالله من هذه الاباطیل) به ازدواج با زنان مباردت می فرمودند… همچنین وی ضمن توهین به زنان – که آنها را به منزله مصائبی برای پاک نمودن نجاسات مردان به شمار می آورد – توصیه می کند که باید غیرت خود را از میان بردارید و اگر عقل شما با این مساله مخالفت می کند و نمی توانید آن را کنار بگذارید، تصور کنید که زنانتان به عقد شما در نیامده اند و تنها بدکاره ای خراباتی هستند که نسبت به آنها غیرتی ندارید و گاه گاهی از سر دفع شهوت به آنها سر می زنید:

غیرت مولوی«فرمود که شب و روز جنگ مى‏ کنى و طالب تهذیب اخلاق زن مى‏ باشى و نجاست زن را به خود پاک مى ‏کنى. خود را درو پاک کنى بهتر است که او را در خود پاک کنى… و غیرت را ترک کن اگرچه وصف رجال است… خداوند عزّ و جلّ راهى باریک پنهان بنمود پیغامبر را صلى اللّه علیه [و آله] و سلّم و آن چیست؟ زن خواستن تا جور زنان مى‏ کشد و محال‏هاى ایشان مى‏ شنود و برو مى‏ دوانند و خود را مهذب مى‏ گرداند وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ. جور کسان برتافتن و تحمّل کردن چنان است که نجاست خود را دریشان مى‏ مالى خلق تو نیک مى‏ شود از بردبارى، و خلق ایشان بد مى ‏شود از دوانیدن و تعدّى کردن. پس چون این را دانستى خود را پاک مى ‏گردان. ایشان را همچو جامه‏ دان که پلیدى‏ هاى خود را دریشان پاک مى ‏کنى و تو پاک مى ‏گردى….»

همچنین با توصیه به نفی غیرت می گوید:

«اگر با نفس خود برنمی آیی از روی عقل با خویش تقریر ده که چنان انگارم کـه عقدی نرفته است معشوقه ایست خراباتی هرگه که شهوت غالب می شود پـیش وی مـیروم بـاین طریـق حمیّـت را و حسد و غیرت را از خود دفع میکن تا هنگـام آنکـه ورای ایـن تقریـر تـرا لـذّت مجاهـده و تحمّـل رو نمایـد و از محالات ایشان ترا حالها پدید شود بعد از آن بی آن تقریر تو مرید تحمّل و مجاهده و بر خود حیف گرفتن گردی چون سود خود معین درآن بینی… این مردمان مى ‏گویند که «ما شمس الدّین تبریزى را دیدیم، اى خواجه ما او را دیدیم.» اى غرخواهر [ناسزائی رکیک و زننده]، کجا دیدى؟ یکى که بر سر بام اشترى را نمى ‏بیند مى‏ گوید که من سوراخ سوزن را دیدم و رشته گذرانیدم‏»

وی در ادامه ی سفارش به نفی غیرت با نقل داستانی جعلی مجددا به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم جسارت می کند:

«آورده ‏اند که پیغامبر صلى اللّه علیه [و آله] و سلّم با صحابه از غزا آمده بودند فرمود که طبل را بزنید «امشب بر در شهر بخسبیم و فردا درآئیم.» گفتند «یا رسول اللّه به چه مصلحت؟» گفت «شاید که زنان شما را با مردمان بیگانه جمع بینید و متألّم شوید و فتنه برخیزد.» یکى از صحابه نشنید. در رفت. زن خود را با بیگانه یافت. اکنون راه پیغامبر صلى اللّه علیه [و آله] و سلّم این است که مى ‏باید رنج کشیدن از دفع غیرت و حمیّت…» [۱]

 

با اندکی تتبع، به احادیث محکم و صریحی در این زمینه برخورد می کنیم که به مواردی از آنها اشاره می شود:

ادامه مطلب

آیت الله بحرالعلوم: تصوف و عرفان برای جذب مستضعفین فکری بزک شده است

آیت الله بحرالعلوم میردامادی عنوان کردند: یقین قوی و صحت معرفت دو عامل ایستادگی در مسیر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) / دینِ رنگ‌شده فریبی برای استعمار مردم

 

استاد حوزه علمیه نجف اشرف: یکی از مسلک‌هایی که برای جذب مستضعفین فکری آرایش می‌شود، مسلک تصوف است… و یکی از بزک‌هایش این است که به آن عرفان هم می‌گویند. رنگ و آرایش تصوف به واسطه این است که حق نیست و می‌خواهد با ظاهرسازی افراد را به خود جذب کند.

 

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌الله سید محمود بحرالعلوم در ششمین جلسه از سلسله مباحث «آفاق الولایه فی فقه الامامه» که با حضور جمعی از مستبصرین و طلاب علوم دینی از کشورهای

ادامه مطلب

ابراهیمی دینانی و شاگردی مکتب فرقه ذهبیه در خانقاه!

دستگیری از محمد علی حکیم توسط وحید الاولیاء (قطب ۳۷ ذهبیه)

میرزا محمد علی حکیم، فرزند ابوالقاسم، به سال ۱۳۲۱ ق ، در شیراز زاده شد. میرزا احمد اردبیلی معروف به “وحید الاولیاء” (قطب ۳۷ ام فرقه ذهبیه) در حدود سال ۱۳۴۰ ق، ـ به اصطلاحِ صوفیه ـ او را دستگیری کرد. بدین سان در سلاسل رسمی تصوف وارد شد و خود نیز به تربیت برخی از اهل سیر(!) در همان مسلک پرداخت و از مشایخ خانقاه ذهبیه[۱] گردید. وی در سال ۱۳۹۱ ق به طور ناگهانی ناپدید شد و پس از آن دیگر دیده نشد.

دکتر دینانی استاد دینانی استاد ابراهیمی دینانی

محمد خواجوی از شاگردان حکیم بوده و اینگونه از وی نقل می کند:

هر وقت مطلبی برایم مشکل می گشت به محضر حضرت “وحید الاولیاء” می رفتم و وی با یک نگاهش آن را می آموخت و حل می کرد. او حالات و اوصاف ضد و نقیضی داشت و زندگی با او دشوار بود تا حدی که برخی دیوانه اش می پنداشتند ولی می گفت: باطن به من چنین دستوری می دهد!![۲]

 

 

سخنان برخی از اعضای فرقه ذهبیه درباره محمد علی حکیم

سید محمد جعفر باقری دزفولی ، محمد علی حکیم را علت گرایش خود به فرقه ذهبیه دانسته و می گوید:

«حکیم چون از برجستگان فقراء سلسله(ذهبیه) نیز بود، وجود او در خانقاه مشی حقیر را به عرفان عملی از دیدگاه اکابر سلسله الذهب (یعنی فرقه ذهبیه) انتقال داد… از شگفتی های خوی و خصلت آن جناب، خضوعی بود که با داشتن آن همه معلومات نسبت به بزرگان سلسله به خصوص حضرت وحیدالاولیاء (قطب فرقه) داشت»![۳]

محمد حسین رکن زاده از دیگر تلامیذ حکیم چنین نقل می کند:

«حکیم می گفت: تا حدود سن هجده سالگی که به واسطه انقطاع از امور دنیا و اتفاق صحبت با حضرت وحیدالاولیاء

ادامه مطلب

آیت الله بحرالعلوم میردامادی: آنان که نهج البلاغه را با کتب صوفیّه عوض می کنند شیعه نیستند

خبرگزاری فارس : اربعین که فرا می‌رسد شوری عجیب همه را فرا می‌گیرد، قطب‌نمای دلها همه یک جهت را نشان می‌دهد و شوق قدم برداشتن در یک مسیر آدمی را بی‌تاب می‌کند. گویی اربعین از چنان مغناطیسی برخوردار است که قادر است میلیون‌ها انسان از هر رنگ، نژاد و با هر زبانی را به یک سمت جذب کند، به یک قطب!

جاذبه این قطب قوانین فیزیک عالم را هم بر هم زده، هر روز که می‌گذرد جاذبه‌اش بیشتر و بیشتر می‌شود. گویی قرار است در ادامه این مسیر اتفاقی بزرگ رقم بخورد. اتفاقی که همه عالمیان را به یک سمت بکشاند و همه را در یک مسیر قرار دهد. به سمت قطب عالم امکان…!

در نگاهی به روایات عصر ظهور و سخنان علما و بزرگان می‌توان دریافت که حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در بدو ظهور و برای معرفی، خودشان را فرزند امام حسین(علیه السلام) معرفی می‌کنند. بنابراین می‌توان یکی از زمینه‌های ظهور ایشان را شناخت مردم جهان نسبت به امام حسین(علیه السلام) دانست.

به نظر می‌رسد اربعین که بزرگترین تجمع انسانی بشری است و توجه جهانیان را به خود معطوف کرده بهترین ظرف برای تحقق این امر مهم است.

در این راستا با آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی، استاد حوزه علمیه نجف اشرف و بنیانگذار مرکز جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گفت‌وگویی انجام دادیم.

■ برخی شبهه‌ای را مطرح می‌کنند که شیعه برای عظمت‌بخشی به خود اربعین را برجسته کرده است، پاسخ این شبهه چیست؟

ایام اربعین حسینی، بستری برای تجمع بزرگترین اجتماع بشری و فرصت خوب و گرانبهایی برای گسترش فرهنگ اسلام اهل‌بیت(علیهم السلام) است، باید از طرف عموم قائلین به دین و شریعت خاتم النبیین(صلی الله علیه و آله و سلم) به ویژه هیئت‌ها و مواکب مذهبی، مؤسسات و مراکز فرهنگی و حوزویان و دانشگاهیان مورد بهره‌برداری و برداشت معنوی، بصیرتی و هدایتی قرار گیرد.

بعضی از کوته‌ فکران و یا منحرفان از ولایت و امامت که «فی قلوبهم مرض…»

ادامه مطلب

غزالی: [امیرالمؤمنین] علی [علیه السلام] باعث اختلاف میان امت شده است!

ابوحامد محمد غزالی (امام محمد غزالی) معتقد بود که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) باعث اختلاف میان امت شده است! – برگرفته از مصاحبه با نویسنده «حیات فکری غزالی»

 

ابراهیمی دینانی مهدی کمپانی زارع

نظر دینانی درباره غزالی اشتباه است/ غزالی کمر به قتل ایرانیان بست. ما شخصیتی مانند ملاصدرا را می‌بینیم که در سه حوزه کلام، فلسفه و عرفان تخصص دارد و بسیار متأثر از غزالی است. صدرالمتألهین در آثارش مکرر از غزالی سخن گفته و از وی به بزرگی یاد می‌کند!! و او را فرد مهمی می‌داند!!...

 

 

در این پست گزیده ای از مصاحبه ی مولف کتاب «حیات فکری غزالی» با خبرگزاری فارس را مرور خواهیم کرد. پیش تر و در مطالب قبلی عنوان کردیم که ابوحامد محمد غزالی معروف به امام محمد غزالی لعن یزید بن معاویه را جایز ندانسته و ترحم بر وی را مستحب قلمداد نموده است!! همچنین مهدی کمپانی زارع – مولف کتاب حیات فکری غزالی – ضمن این که غزالی را یکی از شخصیت های تاثیر گذار عالم اسلام میداند! معتقد است که وی امیرالمومنین علی علیه السلام را عامل اختلاف امت اسلامی میدانسته!! و با هیچ گروهی به اندازه شیعیان دوازده امامی

ادامه مطلب

گفتگوی مهدی نصیری با مهرنامه: اسلام شناسی معاصر ، یونان زده و تجدد زده است

مهدی نصیری در گفتگو با شماره جدید مهرنامه: اسلام شناسی معاصر یونان زده و تجدد زده است

 

مطلب زیر گفتگوی نشریه مهرنامه به مهدی نصیری به مناسبت سالگرد شهادت استاد مطهری است که متن آن را از نظر می کذرانید:

 

عنوان فیلسوف برای مطهری قدح اوست و نه مدح

* جامعه ما مرحوم استاد مرتضی مطهری را در کلیشه هایی نظیر ایدئولوژی، فلسفه، عرفان و فقه شناسایی می کند. به عنوان پرسش نخست بفرمائید شما شهید مطهری را به عنوان ایدئولوگ، فیلسوف، عارف و فقیه می شناسید یا اینکه توصیف دیگری برای شان علمی و اجتماعی ایشان سراغ دارید؟

 

نصیری: از آنجا که شهید مطهری (رحمه الله) را عالمی دینی و شیعی می دانم که

ادامه مطلب