پیشنهادی:

بررسی و نقد دلائل طرح شده پیرامون تشیع ابن عربی (۱) تحریف آثار ابن عربی

دلائل تشیع ابن عربی (۱) – تحریف کتب ابن عربی

اساس تشیع، پایبندی کامل به قرآن و سنت و معارف اهل بیت علیهم السلام در ابعاد علمی و عملی است. اهل سنت و سران برخی از فرقه هائی که در عالم اسلام ظهور و بروز یافتند (مانند تصوف)، پایبندی به مکتب اهل بیت علیهم السلام نداشتند. از طرفی برخی از شیعیان سعی بلیغی در اثبات تشیع سران تصوف دارند. ابن عربی، پایه گذار عرفان نظری و از شخصیت های تاثیرگذار در تاریخ تصوف است و تشیع یا تسنن وی از موارد مورد مناقشه به حساب می‌آید.

برخی با استناد به ذکر نام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اشاره به نسب مبارک ایشان در کتب ابن عربی و مواردی از این دست، وی را شیعه می دانند. اما بسیاری دیگر به دلیل عدم اختصاص ذکر مناقب اهل بیت علیهم السلام و نام و نسب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به شیعیان و سابقه درج این مطالب در کتب برخی بزرگان اهل سنت، و همچنین با توجه به مجموعه آثار و مطالب ابن عربی که بر اساس اعتقادات اهل سنت پایه ریزی شده است، وی را یک صوفی سنی مذهب می‌دانند.

برای نمونه استاد مطهری در کتاب امامت و رهبری می گوید که اهالی اندلس نه تنها سنی بودند بلکه نسبت به‌ شیعه عناد داشتند و میزانی از ناصبی گری در آنها بوده است. او در بیان علّت ناصبی گری اندلسیان می نویسد: «علتش اینست که‌ اندلس را ابتدا امویها فتح کردند و بعد هم خلافت اموی تا سالهای زیادی‌ در آنجا حکومت می‌کرد . امویها هم که دشمن اهل بیت بودند و لهذا در میان‌ علمای اهل تسنن علمای ناصبی ، اندلسی هستند و شاید در اندلس شیعه نداشته باشیم و اگر داشته باشیم خیلی کم است » وی در ادامه با توجه به اندلسی بودن ابن عربی، بیان می کند که او نیز سنی متعصبی بوده است. [۱]

در فضای مجازی متونی با عنوان “دلایل تشیع ابن عربی” منتشر شده است که در آن مطالبی مسلسل وار ذکر شده و مدعی شده اند تشیع ابن عربی قطعی و ثابت است. تمرکز این نوشتار که در چندین بخش تقدیم خواهد شد، بر بررسی این موارد است. البته سعی شده

ادامه مطلب

تاثیر شگرف اندیشه های صوفیانه مولوی در نظریات عبدالکریم سروش

یکی از مسائلی که در آثار و سخنان عبدالکریم سروش بسیار برجسته می نماید، علاقه و شیفتگی وافر وی نسبت به ملای رومی است! تا جائی که می توان گفت چارچوب های نظری و اعتقادی وی بر اساس مبانی صوفیانه و آموزه های مولوی می باشد.

مولوی و عبدالکریم سروش

برای این امر، شواهد بسیاری در سخنان و آثار سروش وجود دارد که در ذیل به اندکی از آنها اشاره می شود :

سروش می گوید: «من خوشبختانه هیچ وقت به دام مداحی از کسی نیفتاده‌ام. من اگر شیفته یک شخصیت در کل تاریخ باشم، آن «مولانا جلال‌الدین» است در مورد کس دیگری شیفتگی و خیرگی نداشتم.»[۱]

وی در پاسخ به میشل هوبینگ خبرنگار رادیو هلند می گوید :

«بسیاری از دیدگاههای من ریشه در اندیشه سده‌های میانی اسلام دارد. این سخن را که نبوّت مقوله‌ای است بسیار عام و نزد اصناف مختلف آدمیان یافت می‌شود، هم در اسلام شیعی و هم نزد عارفان وجود دارد… عارفان عمدتاً معتقدند که تجربه آنها از جنس تجربه‌های پیامبران است…»!

 

مدرسه مولاناوابستگی وی به مولوی و تفکراتش آنقدر شدید است که

ادامه مطلب

چشم‏ پوشى ابن عربى از مناقب امیرالمومنین على بن ابی‏ طالب عليه السلام

ابن عربی در آثار خود مدام از فضائل و مناقب خلفای ثلاثه سخن می گوید و احادیث جعلی را در شأنشان، آنچنان با آب و تاب نقل می کند که ممکن است هر ساده لوحی از مخالفان، فریب سخنان وی را بخورد، اما آنگاه که نوبت به امیر مؤمنان على عليه السلام می رسد مسلّم ‏ترين فضائل و مناقب مولا امیرمؤمنان عليه السلام را که در مشهور ترین کتب اهل سنت – آن هم به صورت متواتر – موجود است به کلی نادیده می گیرد! علما و محدثان بزرگ اهل سنت همچون نسائى ، ابن مغازلى ، خوارزمى ، محمد بن طلحه شافعى ، حاكم حسكانى و … در فضائل و مناقب مولی الموحدین عليه السلام کتاب های مستقل و مفصلی نوشته اند. مفسران اهل سنت نیز آیات زیادی از قرآن را که در شأن علی عليه السلام نازل گردیده است در تفاسیر خود نقل کرده اند، اما ابن عربی از همه آنان چشم پوشی می کند.

 

مفسرين بزرگ شيعه و سنى با استناد به احاديث فراوانى

ادامه مطلب

مشایخ بزرگ صوفیه در آثار ابن عربی – حسین بن منصور حلاج

مشایخ بزرگ صوفیه در آثار ابن عربی – حسین بن منصور حلاج

 

ابن عربى توجه و عنايات زيادى به اين صوفى نامدار دارد و از مقامات و احوالش سخن‏ها مى گويد . ابن عربى علاوه بر رساله مستقلى كه در شرح عقايد حلاج به نام «السراج الوهّاج في شرح كلام الحلّاج» نوشته در ساير آثار خود ، به ويژه كتاب فتوحات مكيه نيز به كرّات از وى نام برده ، تجليل و تكريمش كرده ، با لحن موافق و نظر قبول ، به نقل اخبار و اذواقش پرداخته است ؛

 

براى نمونه :

در باب بيستم فتوحات مكيه كه در عالم عيسوى سخن مى گويد ، علمى را كه هم متعلق به طول عالم – كه عالم روحانى و عالم معانى است – و هم متعلق به عرض عالم – كه عالم خلق و طبيعت و اجسام است(1) – علم حلاج مى داند و مى نويسد :

 

و هذا كان علم الحسين بن منصور رحمه اللَّه .

 

پس از آن مى افزايد :

هر گاه شنيدى كسى از اهل طريقت ، مانند حلّاج و جز او ، درباره حروف تكلم مى كند و مى گويد : طول فلان حرف چنان است ، مثلاً چندين ذراع ، يا وجب و عرضش چنين ، مقصود از طول

ادامه مطلب

مشایخ بزرگ صوفیه در آثار ابن عربی – بایزید بسطامی

مشایخ بزرگ صوفیه در آثار ابن عربی – بایزید بسطامی

 

ابن عربى در آثار خود به ويژه كتاب فتوحات مكيه بسيارى از بزرگان و سران صوفى پيش از خود را نام برده و از آنها ستايش نموده است و در بسيارى از موارد به نقل و شرح عقايد آنان پرداخته و نظرات آنان را در موارد فراوانى پذيرفته است .

 

وی به بایزید بسطامی نظر خاصى داشته است و كتابى به نام «المنهج السديد في ترتيب أحوال الإمام البسطامي أبي يزيد» نوشته و بعلاوه در اغلب آثارش به كرّات و مرّات با شور و اشتياق فراوان به ذكر احوال و مقامات و نقل اقوال وى پرداخته است .

 

به عنوان نمونه در فتوحات مكيه در باب سى و پنجم در «معرفت محقّق در منزل انفاس و اسرار پس از مرگ» (الفتوحات المكّية ، ج 1 ، ص 217) ، تأكيد میکند و میگويد :

 

اگر كسى را در حال

ادامه مطلب

نقد فلسفه و عرفان مصطلح – امام رضا علیه السلام: صاحب چنین پرسشی…زندیق است

نقد فلسفه و عرفان مصطلح – امام رضا علیه السلام: صاحب چنین پرسشی بر مسیر سنت نیست بلکه زندیق است

 

از جمله اندیشه‌های فلسفی و عرفانی که توسط امام رضا علیه السلام مورد نفی و رد قرار گرفته است، این مسئله است که انسان بر صورت خداوند آفریده شده است و این که انسان مظهر جامع اسماء و صفات الهی است.

 

ابن عربی می گوید: «از تنبیهات حق که بر زبان پیامبرش جاری شده این است که ان الله خلق آدم علی صورته» (فتوحات مکیه 2/490) و در جای دیگر می نویسد: «هر که خود را با این معرفت بشناسد پروردگارش را شناخته است زیرا خدا او را به صورت خویش آفریده است بلکه او (خدا) عین هویت و حقیقت انسان است» (فصوص الحکم 1/125)

 

فیلسوف معاصر در کتاب انسان کامل می‌نویسد: «عرفا مذهب آنان وحدت وجود است … در این مکتب انسان کامل در آخر عین خدا می شود. اصلا انسان کامل حقیقی خود خداست» (انسان کامل / 168)

 

اما با مراجعه به اهل بیت علیهم السلام

ادامه مطلب

نقد وحدت وجود – توحید از منظر عرفان و تصوف در مقایسه با توحید اهل بیت علیهم السلام

نقد وحدت وجود – توحید از منظر عرفان و تصوف در مقایسه با توحید اهل بیت علیهم السلام

 

رئوس مطالب:

  1. توحید اصل رکین ادیان الهی
  2. توحید از منظر اهل بیت علیهم السلام
  3. تعریف وحدت وجود و نمونه های آن در کلام عرفا
  4. عقیده وحدت وجود و موجود در عقاید و افکار ملل قبل از اسلام
  5. ریشه های وحدت وجود در فلسفه نو افلاطونیان
  6. سخنی با عرفا و متصوفه

 

درآمد

مؤلف محترم در این مقاله پس از بیان اهمیت توحید و بنیادی بودن آن، اثبات کرده است که ریشه همه ی هدایت ها توحید و ریشه تمامی گمراهی ها اشتباه در تبیین توحید است و توحیدی که توسط صوفیه ارائه شده است نه تنها بیانگر توحید و یگانگی حضرت حق نیست بلکه

ادامه مطلب

نقد وحدت وجود – آیت الله میرزا ابوالقاسم گیلانی (میرزای قمی)

ردیه ای بر وحدت وجود – برگرفته از کتاب سه رساله در نقد عرفان اثر میرزای قمی

 

اشاره

مقاله ای که در پیش رو دارید ردیه ای بر نظریه فلسفی و عرفانی وحدت وجود است که به قلم فقیه جلیل القدر و اصولی شهیر آیت الله میرزا ابوالقاسم گیلانی معروف به میرزای قمی به رشته تحریر در آمده است. این متن که همراه با تلخیص است بر گرفته از کتاب سه رساله میرزای قمی در رد فلسفه و عرفان است که اخیرا توسط محققین ارجمند، آقایان حسین لطیفی و سید علی جبار گلباغی ماسوله، تصحیح و تحقیق شده و از سوی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است.

 

گفتنی است که رساله مزبور به تقاضای شاه وقت قاجار در پاسخ به نوشته فردی صوفی مسلک در ترویج وحدت وجود نگاشته شده است.

■ بسم الله الرحمن الرحیم

[مقدّمه]

الحمد لله ربّ العالمین، والصّلاه علی محمّد و آله.

… از روزی که در اوقات ادراک فیض خدمت وافی بهجت، [شاه] ملفوفه ای به حقیر دادند و فرمودند که: عقایدی که در این جا درج است ملاحظه کن و صحیح و غیر صحیح آنها را اعلام کن تا عمل به مقتضای آن شود، و بعد از آن که حقیر ملفوفه را در خلوت گشودم، دیدم به خطّ آن مرد موفّق[۱][منافق] است، و از آن روز تا به حال بی اختیار او را نفرین می کنم.

در سال قبل که سرافراز نامه شاهی که در جواب عریضه حقیر، به قلم بطالت رقم آن مرد موفّق رفته بود فرصتی یافته، اظهار عداوت خود را به علمای دین و مروّجان شرع مبین نموده، دلی خالی کرده و آیه ای که در شأن کفّار و منافقان و فاسقان بود، توصیف علما را به وصف ایشان نموده بود و علاوه برآن بعضی آیات متشابه که

ادامه مطلب

ابن عربی و تحریف عجیب حدیث متواتر ثقلین و انکار مقام اهل بیت علیهم السلام

دیدگاه ابن عربی درباره اهل بیت علیهم السلام در روایت ثقلین

از جمله مواردی که با استناد به آن، می توان تسنن ابن عربی و بلکه چیزی غلیظ تر از آن را ـ که برخی مدعی تشیع او هستند ـ نشان داد، تحریف حدیث ثقلین توسط وی است که شیعه و سنی آن را به طور متواتر نقل کرده اند. متن این روایت چنین است:

«انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً ولن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض»

“همانا من در میان شما پس از خود، دو بار سنگین را به امانت می‌گذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم. تا زمانی که به این دو تمسک بجویید، گمراه نخواهید شد. این دو از هم جدا نمی‌شوند تا زمانی که در حوض کوثر بر من وارد شوند”.

در حالی که این حدیث را بسیاری از منابع روایی اهل سنت نیز نقل کرده اند. از جمله برجسته ترین آنها مسند احمد بن حنبل، سنن ترمذی و المستدرک حاکم نیشابوری است که روایت را با همین الفاظ ذکر نموده و همچنین مسلم با کمی تفاوت آن را در صحیح خود آورده است و…

اما ابن عربی حدیث را در کتاب فتوحات مکیه چنین می آورد:

«من بعد از خودم برای شما

ادامه مطلب