پیشنهادی:

وصف مولوی و شمس تبریزی از زبان یکدیگر و خواسته های نامشروع شمس

خواسته های نامشروع شمس تبریزی از مولوی

در کتاب نفحات الانس جامی در شرح احوال مولوی می خوانیم:

روزی شمس الدین، از مولانا شاهدی [زیباروی] التماس کرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در میان آورد. [شمس] فرمود که: او خواهر جانی من است. نازنین پسری می خواهم. [مولوی]فی

ادامه مطلب

شکایت حضرت علی علیه السلام از نشر اشعار مولوی و حافظ به نقل از علامه امینی+صوت

شکایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام از ترویج اشعار مولوی و حافظ به نقل از علامه امینی + فایل صوتی بیانات ایشان

علمای حقه شیعه در طول تاریخ با صوفیانی مانند مولوی و حافظ به مخالفت برخاسته و انحرافات آنها را برای مردم تبیین نموده اند.

علامه امینی (صاحب کتاب گرانقدر الغدیر) نیز با لحن شیرین خود ،

ادامه مطلب

بازتاب سماع مولوی در قونیه و واکنش وی به اعتراضها

انحرافات مولوی،نقد مولوی – سماع ۵ |بازتاب سماع مولوی و واکنش وی به اعتراضها

واکنش گروه های مختلف به سماع مولوی در قونیه

با همه ی سابقه و پیشینه ای که سماع در میان صوفیان داشت و با همه ی توجیه و تاویلها و فضیلت سازیهایی که مشایخ تصوف برای سماع نموده بودند و با همه ی نفوذ و رواجی که تصوف در شهر مهم قونیه داشت (و به رغم حمایتی که پادشاهان و وزیران سلجوقی حاکم بر قونیه و روم از این برنامه ی درویشی می کردند) ، برنامه های افراطی مولوی مخالفتها و اعتراض های وسیعی را از سوی گروه های مختلف مردم برمی انگیخت.در این اعتراض جمعی ، اقشار گوناگون مردم شرکت داشتند ، نه تنها متدینان و فقیهان که بسیاری از دانشمندان (غیر از فقیهان) و افراد دیگر نیز از تندرویهای مولوی ناخشنود بودند.

حتی شمار زیادی از صوفیان و مشایخ آنها نیز در این جبهه ی ضدّ سماع حضور داشتند و فعالانه مبارزه می کردند. حکایتهای سپهسالار و افلاکی و حتی برخی شعرهای دفاع آمیز مولوی نشان دهنده ی حجم وسیع این اعتراضها است.

مناقب العارفین نقل میکند :

«علمای شهر که در آن عصر حضور داشتند و هر کدام در علوم مختلف استاد و مورد قبول بودند ، به اتفاق نزد عالم بزرگ شهر قونیه ، “قاضی سراج الدین” رفتند و از رواج سماع و رباب (توسط مولوی) شکایت کردند….۱ »

همچنین مناقب العارفین در جای دیگر می نویسد :

«در آن زمان نه چندان اعتراض و انکار می کردند و فتواها می نبشتند (مینوشتند) و در تحریم سماع و رباب ، بابها می خواندند که در بیان کتاب آید!۲ »

جمله ی زیر – که همان کتاب از مولوی نقل کرده است – حجم وسیع اعتراضها را به وضوح نشان می دهد :

«ای دریغا ! اهل قونیه از

ادامه مطلب

انحرافات مولوی،نقد مولوی – سماع ۳ | رقص و سماع عریان

رقص و سماع عریان مولوی

سماع در تاریخ تصوف سابقه ی چندصد ساله داشت اما مولوی چنان مجالسی از ساز و آواز و پای بازی در قونیه برپا می کرد که تاریخ صوفی گری کمتر به یاد داشت! ۱۷

انرژی جنبشی و میلِ شدید او نسبت به سماع ، برخی صوفیان و هم مسلکان وی را نیز به سماع وا میداشت! حتی دست آموزان و مریدان وی از همراهی با او عاجز می ماندند!

نوازندگان و خوانندگان – همه ی کثرت و تعدد آنها – از نفس می افتادند ۱۸، اما مولوی همچنان میچرخیدند!

مولوی در سماع از استاد خویش “شمس تبریزی” نیز پیشی گرفته بود.یک روز و دو روز و بیش تر و – به تعبیرهای اغراق آمیز افلاکی – گاهی تا یک هفته ۱۹ و یک ماه ۲۰ سماع مولوی ادامه میافت.

آوازه خوانیِ تنها(همراه با رقص) ، مولوی را راضی نمی کرد، “طبل” ۲۱ ، “نی” ۲۲ ،دایره”،بویژه “رباب” (شبیه طنبور) باید ، تا مرغِ جان وی در آسمان تصوف و عرفان به پرواز درآید. او مرده و کشته ی “رباب” ۲۳ بود ، برای آن شعر میگفت و غزل می سرایید ، تعظیم و تقدیسش میکرد ، با آنان که به رباب بی حرمتی میکردند ستیزه و تندی میکرد. ۲۴

چنان در سماع و چرخ و رقص غرق میشد که گاهی “تنها لباسِ او” ار بدنش بیرون می آمد و

ادامه مطلب

مکتب وحدت وجود از منظر علامه محمد تقی جعفری

مکتب وحدت وجود از منظر علامه محمد تقی جعفری

مرحوم علامه محمد تقی جعفری علی رغم اینکه با مشرب فلسفی و عرفانی نقاط مشترک و همسویی دارد اما در برابر مهمترین دستاورد فلسفه و عرفان یعنی وحدت وجود و وحدت موجود سخت موضع گرفته و راه خود را از فلسفه و عرفان جدا کرده و در قامت یک عالم و متکلم شیعی ظاهر می شود.

وی در کتاب مبدأ اعلی می نویسد:

« غرب هم مدتی از عصر ایمانی و علمی خود را با این مکتب طی میکرد ولی بالاخره بیدار شد.

این مکتب تاریک وحدت کانـــبیا دورنــد از آن ***** بر قول مستان می اش افهام مسـتورند از آن….

مکتب وحدت موجود با روش انبیاء و سفراء حقیقی مبدأ اعلی تقریبا دو جاده مخالف بوده و به هم دیگر مربوط نیستند. زیرا انبیاء همگی و دائما بر خدای واحد ماورای سنخ این موجودات مادی و صوری تبلیغ و دعوت کرده اند و معبود را غیر از عابد تشخیص و خالق را غیر از مخلوق بیان کرده اند.

ما بعضی دیگر از خواص این مکتب را اختصاراً مورد بحث قرار میدهیم:

1) از خواص این مکتب

ادامه مطلب

مولوی و واجب بودن سماع و موسیقی و رقص و پایکوبی همچون نماز!

مولوی ، دلداده سماع و آواز و موسیقی خانقاه، و شوریده رقص و پایکوبی!

سران عرفان صوفیانه، مجلس شعر و سماع و رقص و موسیقی و اختلاط زن و مرد را بر مجلس زهد و تقوی و عقل و عدل و قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه ترجیح می دهند!

کتاب “سماع درویشان در تربت مولانا” درباره مولوی می نویسد:

مولانا در عقاید و افکار و تعلیمات خود به سه عنصر علم‏ الجمال تکیه کرده بود: عشق، موسیقى، سماع. و در تمام آثار خود از موسیقی به عنوان یک “هنر متعالى” یاد مى‏ کند، او هم معتقد بود که: آنجا که سخن باز مى‏ ماند، موسیقی آغاز مى‏ شود، زبان موسیقی زبان جهانی است و زبان عاشقان است.[۱]

به روایت “افلاکى” در “مناقب العارفین” در باب “علاقه‏ ی مولوی به نی و رباب”[۲] ذکر شده که مولوی، قونیه را از نوای موسیقی پر کرده بود. حتی در حال وضو گرفتن نیز

ادامه مطلب

آیت‌الله‌ نوری همدانی:…در کتاب شعر مولوی انحرافات بسیاری وجود دارد…

آیت‌الله‌ نوری همدانی: کتاب شعر مولوی از نظر ادب و تمثیل قابل استفاده است، ولی در این کتاب انحرافات بسیاری وجود دارد که با اصول و عقاید ما همخوانی ندارد. ایسکانیوز: ‌آیت‌الله‌ … ادامه مطلب

آیت‌ الله صافی : افرادیکه کنگره مولوی را برگزار کرده اند،از امام زمان (عج) خجالت بکشند

آیت‌ الله لطف الله صافی گلپایگانی: افرادی که کنگره بزرگداشت مولوی را در ایران برگزار کرده ­اند ، باید از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خجالت بکشند

آيت الله العظمي صافي گلپايگانيآیت الله صافی گلپایگانی برگزاری مراسم بزرگداشت مولوی در تهران و دیگر شهرهای کشور را محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاري فارس، آیت‌الله لطف الله صافی گلپایگانی در دیدار برگزار کنندگان کنگره علامه بلاغی گفت:

ادامه مطلب

اظهار بی نیازی شمس تبریزی از وجود مقدس پیامبر اکرم علیه السلام

شمس تبریزی خود را محتاج حضرت پیامبر علیه السلام نمی داند!

در یکی از مطالب، توهین شمس تبریزی به ساحت قرآن و پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را عنوان نمودیم. اما در جایی دیگر شمس تبریزی با صراحت تمام بی نیازی خود را از آن وجود مقدس اعلام می کند.

شمس تبریزى مدعی است:

با محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] جز با اخوت نمى‏ زیم! بر طریق اخوت (برادرى) مى ‏باشم! زیرا فوق او کسی است، آخر خدای (که از میان) نرفت.

ادامه مطلب