پیشنهادی:

سید عباس موسوی مطلق و ترویج مطالب صوفیه|نور ذات الهی سیاه است!

مشاهده نور سیاه در سیر و سلوک عرفان و تصوف!

سید عباس موسوی مطلق در کتاب خواجه قنبر در دیوان خواجه شیراز می نویسد:

در روز ازل یک قطره سیاهی که شاید مقصود از همان نور ذات، که سیاه است و اتفاقاً قدیمی ها نیز در مثالها گفته اند بالاتر از سیاهی رنگی نیست، چون سیاهی همان نور ذات است. خلاصه یک قطره سیاه از قلم تو بر ماه افتاد که تمام مشکلات عالم ماوراء الطبیعت حل شد. [۱]

جالب است که بحث نور سیاه در هیچ کدام از فرق و مذاهب مختلف اسلامی جز صوفیه، مطرح نشده است! و سران تصوف درباره نور سیاه مطالب بسیاری بیان نموده اند. برای نمونه به چند مورد از این مطالب در آثار سران تصوف اشاره می شود.

لاهیجی قطب بزرگ‌ سلسله نوربخشی می گوید:

دیدم تمام عالم را نور سیاه فراگرفته، چنانچه همه اشیا به رنگ آن نورند، و من مست و‌ شیدا گشته، غرق این نورم، و‌ ریسمانی از نور

ادامه مطلب

مقاله ای مبسوط پیرامون تقدیس ابلیس در تصوف – قسمت اول

بسم الله الرحمن الرحیم

شیطان ابلیس پس از به انحراف کشاندن دین مبین اسلام ، به تخریب توحید، نبوت و امامت بسنده نکرد و با بهره گیری از شیاطین اِنسی ، توانست در لباس تصوف ، جایگاه خود را تا جایگاه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و بلکه بالاتر از ایشان برساند و از القابی مانند عدو مبین و عدو الله بودن به سرور مهجوران و سیدالموحدین و مظهر جمال الهی صعود کند. تقدیس شیطان

یکی از بزرگترین انحرافات و بدعت های متصوفه در اسلام ، دیدگاه خلاف اجماعی است که از ابلیس در جهان بینی خود ارائه می دهند. دیدگاهی که طی آن ابلیس در کنار انبیاء قرار گرفته و خلقت نوری و جنبه هدایتگری پیدا می کند و تا جایی پیش می رود که حتی موحد دانستن او جزء اصول اعتقادی فرض شده و کافر خواندن ابلیس سبب تکفیر می گردد. به طور کلی در این مقاله سعی شده است ضمن بحث تاریخی این اندیشه ، ریشه یابی کلامی آن نیز صورت بگیرد. گرچه شدت وضوح بطلان این نظریه ، ما را از نقد آن بی نیاز می کند چرا که هرکس از ابتدایی ترین آموزه های قرآن کریم مطلع باشد متوجه تضاد آن با معارف اسلامی خواهد شد ، لکن در پایان مقاله نکاتی در نقد این دیدگاه بیان می گردد.

حسن بصری و ابلیس

نگاه موحدانه به ابلیس هم زمان با انعقاد نطفه ی تصوف در جامعه اسلامی شکل گرفت و اولین فردی که در صدد تطهیر چهره ی ابلیس از ننگ کِبرورزی و کفر برآمد ،

ادامه مطلب

شیطان از دیدگاه عین القضات همدانی

شیطان از دیدگاه عین القضات همدانی

48398با دقت در سیره و روش صوفیان و بزرگان ایشان، شاهد تناقضات فاحشی هستیم که اگر بر بطلان عقاید و رای متصوفه همین یک مورد اقامه شود، کافی است. عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی ملقب و معروف به عین القضات همدانی، از بزرگان صوفیه و جوانی جویای نام و شهرت بود که وقتی در سلک خرقه پوشان در آمد، با طی مسیری که پیش از او حسین بن منصور حلاج رفته بود، شروع به نوعی شطح گویی کرده و همین امر در آخر برای او عواقب ناگواری را به دنبال داشت. وی از قائلین به بحث اعتذار ابلیس است.

صوفیان برای اباحه گری و

ادامه مطلب